رنگ های سرنوشت
پارت۴
بعد از خدافظی از خانم لی توی راه داشتم به لحظهای که داشت عطر رو ازم میگرفت فکر میکردم
توی انگشتش حلقه نبود
اخه عجیبه کمپانی ادمای مجرد رو نمیاره بهتره از نامی بپرسم
شوگا:نامی ...یه لحظه میایی
نامجون از اتاق خارج شد و به طرف شوگا رفت
نامی:جانم
رز دست پا میزد که بره بغل نامجون
نامی:بیا بغلم عزیزم
نامی رز رو بغل کرد و شروع کرد با دستش بازی کردن
نامی:اوو راستی هیونگ برای چی گفتی بیام؟
شوگا:خاب نامی ...این خانم لی مجرده؟
نامی:اره چطور
شوگا:کمپانی چجوری بهش کار داده ؟اخه قانون کمپانی اینه که مجرد نباید باشن کارکنا
نامجون:مگه نمیدونی خانم لی بهترین استایلیس شناخته شده کلی جایزه داره از طراحی لباس
شوگا:واقعا؟
نامجون:اره ... خیلی پول داره اصلا حقوقش از بقیه بیشترههه
کمپانی هم بخاطر همین قبولش کرده..وایسا تو اصلا اینا رو برای چی میپرسی؟
شوگا:خاب ..من احساس میکنم ازش خوشم اومده
نامجون:این عالیهههههههههه یسسسس
کوک:وایسا وایسااا چیشد چرا داد میزنی هیونگ
همینطور که داشت سیب رو گاز میزد و با قیافه خرگوشیش میومد سمت نامجون و شوگا
نامجون:کیوت خرو نگا
شوگا:(خنده)
رز:کو کو کو کو
کوک:کوکو قوربونت برمممممم
نامجون:بیا تو رز رو ببرن داخل
کوک:داری میپیچونیم هیونگگگگ
بهم بوگو تولوخداااا
نامجون:خجالت بکش بشه من الان باید مثل شوگا بچتو بغل کنم تو خودتو داری بچه میکنی
کوک:حالا وقت زیاده
نامجون:شوگا از یکی خوشش اومده
کوک:خداییییییییی از کیبیییییییییییی (جیغ)
بقیه اعضا سریع درو باز کردن
جین در حالی که کفگیری که کمی بهش رب گرفته بود و پیش بند باز و کلاه اشپزه که افتاده بود روی دماغش اول از همه اومد بیرون
جین:چیشد کی شددد ...کی اتیش گرفتتتتتت
نامجون شوگا کوک:😐😳😳
پی دی نیم :پسرا پسرا چخبره راه رو رو گذاشتین رو سرتون بقیه دارن استراحت میکنن
اعضا:ببخشید
پی دی نیم:برین داخل اتاقتون
همه رفتن داخل اتاق شون و نامجون ماجرا رو برای اعضا تعریف کرد
جیهوپ:واوووووووو عروسیییی (قر ریز)
شوگا:از کجا معلوم قبولم کنه
ته:هیونگ حرفا میزنیاااا..من اگه دختر بودم دوست داشتم زنت شم چه برسه خانم لی ..البته دیگه باید زن داداش صداش کنم
جیمین:راست میگه هیونگ
شوگا: پس وقتی برگشتیم کره دعوتش میکنم به ناهار
ته:فکر خوبیه
منیجر :پسرااا ..امادشین باید بریم فرودگاه
اعضا:باشه
بعد از خدافظی از خانم لی توی راه داشتم به لحظهای که داشت عطر رو ازم میگرفت فکر میکردم
توی انگشتش حلقه نبود
اخه عجیبه کمپانی ادمای مجرد رو نمیاره بهتره از نامی بپرسم
شوگا:نامی ...یه لحظه میایی
نامجون از اتاق خارج شد و به طرف شوگا رفت
نامی:جانم
رز دست پا میزد که بره بغل نامجون
نامی:بیا بغلم عزیزم
نامی رز رو بغل کرد و شروع کرد با دستش بازی کردن
نامی:اوو راستی هیونگ برای چی گفتی بیام؟
شوگا:خاب نامی ...این خانم لی مجرده؟
نامی:اره چطور
شوگا:کمپانی چجوری بهش کار داده ؟اخه قانون کمپانی اینه که مجرد نباید باشن کارکنا
نامجون:مگه نمیدونی خانم لی بهترین استایلیس شناخته شده کلی جایزه داره از طراحی لباس
شوگا:واقعا؟
نامجون:اره ... خیلی پول داره اصلا حقوقش از بقیه بیشترههه
کمپانی هم بخاطر همین قبولش کرده..وایسا تو اصلا اینا رو برای چی میپرسی؟
شوگا:خاب ..من احساس میکنم ازش خوشم اومده
نامجون:این عالیهههههههههه یسسسس
کوک:وایسا وایسااا چیشد چرا داد میزنی هیونگ
همینطور که داشت سیب رو گاز میزد و با قیافه خرگوشیش میومد سمت نامجون و شوگا
نامجون:کیوت خرو نگا
شوگا:(خنده)
رز:کو کو کو کو
کوک:کوکو قوربونت برمممممم
نامجون:بیا تو رز رو ببرن داخل
کوک:داری میپیچونیم هیونگگگگ
بهم بوگو تولوخداااا
نامجون:خجالت بکش بشه من الان باید مثل شوگا بچتو بغل کنم تو خودتو داری بچه میکنی
کوک:حالا وقت زیاده
نامجون:شوگا از یکی خوشش اومده
کوک:خداییییییییی از کیبیییییییییییی (جیغ)
بقیه اعضا سریع درو باز کردن
جین در حالی که کفگیری که کمی بهش رب گرفته بود و پیش بند باز و کلاه اشپزه که افتاده بود روی دماغش اول از همه اومد بیرون
جین:چیشد کی شددد ...کی اتیش گرفتتتتتت
نامجون شوگا کوک:😐😳😳
پی دی نیم :پسرا پسرا چخبره راه رو رو گذاشتین رو سرتون بقیه دارن استراحت میکنن
اعضا:ببخشید
پی دی نیم:برین داخل اتاقتون
همه رفتن داخل اتاق شون و نامجون ماجرا رو برای اعضا تعریف کرد
جیهوپ:واوووووووو عروسیییی (قر ریز)
شوگا:از کجا معلوم قبولم کنه
ته:هیونگ حرفا میزنیاااا..من اگه دختر بودم دوست داشتم زنت شم چه برسه خانم لی ..البته دیگه باید زن داداش صداش کنم
جیمین:راست میگه هیونگ
شوگا: پس وقتی برگشتیم کره دعوتش میکنم به ناهار
ته:فکر خوبیه
منیجر :پسرااا ..امادشین باید بریم فرودگاه
اعضا:باشه
- ۲.۳k
- ۲۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط